امروز: پنجشنبه 9 فروردین 1403
دسته بندی محصولات
بخش همکاران
لینک دوستان
بلوک کد اختصاصی

دانلود تحقیق حافظه

دانلود تحقیق حافظه دسته: روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 70 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 97

حافظه شامل آن دسته از فعالیتهایی است که بصورت حفظ یادآوری تشخیص و انجام آنچه در گذشته آموخته شده است ظاهر می گردد

قیمت فایل فقط 23,400 تومان

خرید

بخش اول

حافظه

حافظه شامل آن دسته از فعالیتهایی است كه بصورت حفظ، یادآوری، تشخیص و انجام آنچه در گذشته آموخته شده است ظاهر می گردد. بعضی حافظه را یكی از اشكال یادگیری می دانند. دسته ای آنرا نتیجه و دلیل یادگیری فرض می كنند. پاره ای از روانشناسان حافظه را فعالیتی می دانند كه در عین ارتباط با یادگیری جدا از آن نیست.

به نظر این دسته فرد ابتدا باید چیزی را یاد بگیرد، آنگاه آنرا حفظ كند و در موقع معین بخاطر آورد و بالاخره تشخیص دهد كه این امر را در گذشته آموخته است. حافظه از یادگیری جدا نیست و از جهتی عین یادگیری می باشد. خصوصیت عمده حافظه حفظ و نگهداری است. یادآوری، تشخیص و اجرا، آثار و نتایج حفظ می باشند. آنچه درباره یادگیری گفته می شود در مورد حفظ نیز قابل بحث می باشد روی این اصل نمی‌توان این دو جنبه از فعالیت ذهن را جدا از هم فرض نمود.

چنانچه در مورد یادگیری بیان نمودیم ثورندایك و پیروان او یادگیری را نتیجه ارتباطات عصبی می دانند و اصل تمرین و تكرار را پایه و اساس این جریان قرار می دهند.

بعضی از روانشناسان حفظ را نیز نتیجه برقراری ارتباطات عصبی فرض می كنند و تحقق آنرا نتیجه تمرین و تكرار می دانند. بنظر این عده یادگیری و حفظ یك جریان است. همانطور كه دیدیم تمرین و تكرار شرط اساسی یادگیری نیست. ممكن است امری را یكمرتبه انجام داد یا مطالعه كرد و آنرا یاد گرفت و بدون تكرار و تمرین بعد از زمان طولانی آنرا بخاطر آورد و دوباره انجام داد. با اینكه در جریان حفظ و یادگیری دستگاه عصبی دخالت كامل دارند و وقتی پوشش مغزی دچار لطمه و آسیب شود عمل یادگیری و حفظ را م ختل میسازد معذلك نمیتوان تغییرات عصبی را پایه و اساس حفظ و یادگیری قرار داد.

آن دسته از روانشناسان كه پایه و اساس یادگیری را تداعی معانی یا برقراری عكس العمل مشروط می دانند حفظ را نیز نتیجه همین جریان فرض می كنند. به نظر ایندسته مشابهت و مجاورت، اساس حفظ را تشكیل می دهند. یادآوری و تشخیص نیز در اثر تداعی واحد بدون اراده یا از طریق ایجاد نداعیهای متعدد و با دخالت اراده انجام میشود.

پیروان گشتالیت عقیده دارند وقتی در جریان یادگیری كل موقعیت و كل موضوع مورد توجه شخص یادگیرنده باشد جریان یادگیری و حفظ به نحو كامل انجام میشود.

چنانچه خواهیم دید عوامل مؤثر در یادگیری در جریان حفظ و یادآوری نیز تأثیر دارند. خلاصه آنچه سبب یادگیری میشود در حفظ و یادآوری نیز تأثیر دارد روی همین زمینه این دو  جریان از هم جدا نیستند.

انواع حافظه

Garrett مؤلف كتاب روانشناسی عمومی دو نوع حافظه را مورد بحث قرار می دهد:

1- حافظه زبانی Verbal كه حفظ و یادآوری نامها و تاریخها و مانند اینها را انجام میدهد.

2- حافظه عضلانی یا عملی كه طرز كار و روش انجام امری را كه در گذشته فرد آموخته است حفظ می نماید؛ مثلا طرز ماشین نویسی، رانندگی ، شنا كه فرد در گذشته آموخته و بعداز مدتی متار كه دوباره انجام میدهد. در هر دو مورد فرد عكس العملهایی را كه در گذشته آموخته است دوباره به وجود می آورد.

Sperling مؤلف كتاب روانشناسی ساده شده آنچه را كه مربوط به طرز كار و روش انجام امری است به عادت ارتباط می دهد و  حفظ و یادآوری اینگونه امور را نتیجه تشكیل عادت تلقی می كند به نظر او كار حافظه كسب و حفظ كلمات، علامتها و تجربیاتی است كه فرد از روی آگاهی تحصیل می نماید.

خلاصه، او امور زبانی را به حافظه نسبت می دهد و امور غیرزبانی را مربوط به عادت میداند. امور زبانی مثل بیان امری كه در گذشته رخ داده است از امور غیرزیانی یا از مهارتهای بدنی جدا نیست چنانچه شهادت درباره امری مستلزم سخن گفتن یا نوشتن است. به همین طریق امور و فعالیتهای غیرزبانی مثل رانندگی، ماشین نویسی از فعالیتهای زبانی كه غالباً بصورت درك مفاهیم و بیان آنها نیز ظاهر میگردد مجزا نیست.

عادات شامل اعمال قابل مشاهده مثل لباس پوشیدن، رانندگی، ماشین نویسی و اعمال غیرقابل مشاهده از قبیل با خود صحبت كردن در موقع مطالعه و انجام اعمال اصلی حساب در ذهن نیز می شود.

جنبه های مختلف حافظه

برای حافظه مراحل مختلف یا جنبه های گوناگون ذكر كرده اند:

Garrett چهار جنبه برای حافظه بیان می نماید:

(1) توجه Fixation كه آنرا به تحصیل و كسب Acquisition نیز تعبیر می نماید (2) حفظ Retention (3) یادآوری Recall و (4) تشخیص Recognition.

بعضی پنج جنبه برای حافظه ذكر می نمایند: (1) فراگیری یا كسب (2) تشخیص (3) یادآوری (4) تولید مجدد Reproduction و (5) اجرا Performance.

1- توجه یا فراگیری

برای اینكه امری رد خاطر باقی بماند ابتدا فرد باید آنرا فرا گیرد. حفظ مهارتها یا عادات، تمایلات و ادراكات مستلزم فراگرفتن آنهاست.

افرادی كه نمی توانند دقت یا توجه خود را به امر خاصی معطوف دارند، در كسب و فراگرفتن آن امر دچار اشكال می شوند. معمولا بیماران روانی نمی توانند امر معینی را مورد توجه قرار دهند.

پیرمردها نیز در جریان توجه یا دقت با اشكال روبرو هستند. بعضی این امر را نتیجه پژمردگی بافتهای مغز یا از دست رفتن خاصیت ارتجاعی مراكز عصبی می دانند ولی اشخاصی هستند كه در دوران كهولت نیز به آسانی امور را فرا می گیرند در هر حال تمایلات ا شخاص پیر واشتغالات ذهنی آنها ممكن است در انصراف ذهن ایشان از شیء معین م ؤثر باشد. بچه ها نیز در اثر كم حوصلگی یا بواسطه تمایلات متنوع كمتر دقت و توجه خود را روی امر خاصی متمركز می سازند.

معمولا افراد در مقابل محركهای مختلف قرار دارند. وقتی محرك خاصی روی فرد اثر می گذارد كه توجه او را به خود جلب كند و محركهای دیگر را از نظر او دور بدارد. تعدد محركها مانع جلب توجه فرد به هر یك از آنها می شود. در شرایط خاصی فرد نمی تواند وقت خود را به طرف امر معینی معطوف دارد.

افرادی كه دچار هیجانات شدید میشوند در این حالت نمی توانند شیء معینی را مورد توجه قرار دهند و در موقع دوا خوردن یا نوشیدن مشروبات الكلی غالباً دچار اینوضع میشوند.

اشخاص الكلی از درك امور جدید عاجز هستند و گاهی تمایل به دروغ گفتن و مبالغه كردن، در تضعیف حافظه آنها تأثیر دارد. ضرباتیكه در اثر حوادث و صدمات به مغز وارد می‌آید فرد را از درك واقعه یا آنچه قبل از آن یا بعد از آن بلافاصله اتفاق می افتد بازمیدارد.

2- حفظ :

حفظ چنانچه گفته شد اساس حافظه را تشكیل می دهد. بعضی حفظ را عین یادگیری می دانند و عقیده دارند آنچه را كه فرد می آموزد حفظ می كند بنابراین مهارتها، تجربیات حسی و آنچه را كه فرد از خواندن یا در اثر تعلیمات دیگران فرا می گیرد همه حفظ و نگاهداری می شوند و اثر آنها در ذهن باقی می ماند. خاطراتی كه خود به خود به قسمت روشن ذهن بر می گردد، آنچه را كه فرد در اثر هیبنوتیسم به خاطر می آورد و اینكه در یادگیری مجدد امری وقت كمتری صرف می كند همه دلیل بر باقیماندن آثار اموری است كه قبلا فرد آموخته و در ذهن او جایگزین شده است.

با اینكه در جریان حفظ تغییراتی در مراكز عصبی به وجود می آید و آسیب مغزی در اختلال آن تأثیر دارد معذلك حفظ نیز مانند یادگیری تابع عوامل و شرایط خاصی است. بعضی حفظ را تابع عكس العمل مشروط می دانند و مجاورت و مشابهت را پایه و اساس حفظ قرار میدهند.

بعضی از روانشناسان عقیده دارند در جریان حفظ ذهن حالت پذیرندگی دارد روی این اصل اختلاف حظ و یادآوری را در این می دانند كه اولی جنبه انفعالی دارد در صورتیكه یادآوری نوعی فعالیت است و با تلاش و كوشش ذهن همراه می باشد.

بیماران روانی معمولاً قوه حفظ را تا اندازه ای از دست می دهند. پیری تا حدی سبب از دست رفتن قوای ذهنی میشود و فرد را در جریان حفظ با اشكال روبرو می سازد.

با اینكه ضعف قوه حفظ در افراد پیر عمومی است معذلك آنچه را فرد در ایامیكه دستگاههای عصبی قدرت بیشتری داشته اند آموخته است در دوره پیروی كمتر از یاد می برد. معمولا اطلاعات شخصی گذشته و قدیم بهتر در خاطر می مانند تا وقایع روزمره.

منظور این است كه اشخاص پیر وقایع گذشته را بهتر از آنچه در ایام كهولت كسب كرده‌اند بخاطر می آورند. در موارد معینی نقص قوه حفظ معلول آسیب مغزی است.

تومرهای مغزی، جراحات و خونریزی در مغز سبب نقص قوه حفظ میشوند Aphasias یا نقص حافظه كه در اثر آن فرد قدرت فهم و استعمال كلمات را از دست میدهد نتیجه صدمه مغزی و آسیب دیدن ناحیه تكلم است. فردی كه دچار این نقص می شود نمی تواند كلمه صحیح را پیدا كند و بیان نماید. در مواقعی كه این نقص شدت پیدا می كند سخنان فرد نامفهوم می شود و آنچه را كه می خواند نمی فهمد. این نقض در موقع خستگی زیاد در میان افراد عادی نیز دیده می شود.

روشهای اندازه گیری حفظ

برای اندازه گیری استعداد حفظ در افراد از روشهای مختلف میتوان استفاده نمود:

(1)‌ روش اندازه گیری حدود حفظ: به منظور تعیین  حدود حفظ یك فرد میتوان تصاویر، اشكال، كلمات یا اعدادی را در زمان معینی مثلا هر عدد یا تصویر را در یك ثانیه به فرد نشان داد یا برای او نقل كرد و پس از چند ثانیه از او خواست آنچه را كه دیده یا شنیده بگوید یا بنویسید. عدد ساده ترین چیزی است كه در این آزمایش میتوان از آن استفاده كرد. ابتدا عدد سه رقمی را به فرد نشان می دهند و بعد از او می خواهند تا او را تكرار كند. چنانچه مؤلفان كتاب روانشناسی نقل می كنند آزمایشهایی كه در این باره انجام شده است نشان می دهد كه بچه های 4 تا 6 ساله عدد چهاررقمی را بطور كامل می توانند تكرار كنند یعنی حدود حفظ ایشان در مورد حفظ اعداد این مقدار است. این حد تا سن 18 سالگی افزایش می یابد یعنی اعداد 5 رقمی یا پاره ای 6 یا 7 رقمی و شاگردانی كه وارد دانشكده میشوند بطور متوسط میتوانند اعداد 8 رقمی را بطور كامل تكرار كنند و به ندرت افرادی پیدا می شوند كه حدود حفظ ایشان بیش از این مقدار باشد.

جریان حفظ در افراد مختلف فرق می كند. هوش و تمرین در حفظ تأثیر دارد.

(2) روش یادگیری مجدد:

وقتی فردی امری را آموخت و توانست آنرا نقل كند و پس از مدتی دوباره به یاد گرفتن آن اقدام نمود، معمولا برای یادگیری مجدد وقت كمتری صرف می كند. اختلاف زمان یادگیری مجدد با یادگیری اصلی دلیل بر این است كه قسمتی از آنچه آموخته شده در ذهن یادگیرنده باقیمانده است.

(3) اندازه گیری حفظ از راه تشخیص:

برای این منظور مثلا 12 تصویر را به فرد نشان می دهند بعد آنها را با 12 تصویر دیگر تركیب می كنند و آنها را به فرد نشان می دهند و از او می‌خواهند تصاویری را كه قبلا دیده است مشخص سازد.

(4) اندازه گیری حفظ از طریق تولید مجدد:

در اجرای این روش ممكن است از اشكال یا تصاویر معین استفاده كرد و از فرد خواست كه تمام آنها را با ترتیبی كه تصاویر در آن قرار گرفته اند بخاطر آورد.

(5) یادآوری اموری كه با هم درك شده اند:

در این مورد نیز می توان از تصاویر، اشكال و رنگها استفاده نمود. فرد تصویرهای مختلف را با هم درك می كند بعد از مدتی یكی از دو تصویر را كه با ه م وارد ذهن او شده اند به وی نشان می دهند و از او می خواهند كه تصویر مربوط به آنرا پیدا كند و ذكر نماید.

برای اجرای این آزمایش ممكن است تصاویر را با هم و مجزا روی كارتهایی رسم نمود ابتدا كارتهایی را كه حاوی دو تصویر است به فرد نشان داد و بعد یكی از آنها را كه بطور انفرادی تهیه شده مجدداً در معرض تماشای فرد قرار داد  واز او خواست كه تصویر مربوط به آنرا ذكر كند. ارتباط و با هم بودن تصویرها در یادآوری آنها تأثیر دارد.

3- یادآوری (Recall)

یادآوری جریانی است كه ذهن در آن اموری را كه قبلا ادراك كرده و هم اكنون در معرض حواس فرد قرار ندارند بخاطر آورد. فرد مطلبی را از كتابی اقتباس كرده است و می خواهند نام آن كتاب را بخاطر آورد یا بحثی دربارة شخصی كه قبلا او را دیده است به میان می آید میخواهد نام آن شخص را به ذهن بیاورد.

Woodworth ضمن مقاله ای تحت عنوان نقل شده است اموری را كه فرد در گذشته آموخته و بخاطر می آورد بشرح زیر بیان می دارد:

1- لیست ها ، اقلام، حقایق و هر نوع امری را كه فرد در گذشته آموخته و هم اكنون آنها را بطور ارادی بخاطر می آورد.

2- اجرای هر عملی كه قبلا آموخته شده است.

3- تصویرهای حسی

4- تخیلات یا افكار متداعیه كه بدون اراده و آزادانه بخاطر می آیند.

5- امور متداعیه ای كه از روی اختیار و اراده وارد ذهن میشوند مثلا در موقع جمع كردن، خواندن و مكالمه نه تنها فرد اعداد و كلمات را بخاطر می آورد بلكه در جمع، حاصل اعداد و در خواندن و مكالمه معانی لغات را نیز در نظر می گیرد.

6- تفكر كه در برخورد به مسلئه و موقعیت تازه ایجاد میشود قابل یادآوری است. یادآوری مواد لازم را برای تفكر آماده می سازد.

بعضی یادآوری را همان تولید مجدد می دانند. تولید مجدد امری كه قبلا آموخته شده است از یادآوری آن مشكل تر می باشد. ممكن است كتاب نویسنده معینی را بخاطر آورد و پاره ای از مطالب آنرا دوباره در ذهن مجسم نمود ولی دوباره به وجود آوردن آنچه كه فرد قبلا از این كتاب آموخته است مستلزم یادآوری جزئیات نیز میباشد.

یادآوری ممكن است گاهی دقیق، كامل و مطابق با واقع باشد مثلا شعری را كه فرد قبلا یادگرفته است بطور كامل بخاطر آورد ولی در بعضی موارد آنچه را فرد از امور گذشته به یاد می آورد ممكن است مبهم، ناتمام و غیرواقعی باشد. بطور مثال افرادی كه می خواهند محتویات كتابی را كه قبلا خوانده اند یا مطالبی را كه ضمن سخنرانی شنیده اند بخاطر آورند نتوانند آنچه را كه در گذشته آموخته اند بطور دقیق، كامل و مطابق با واقع دوباره در ذهن به وجود آورند. گاهی معلومات عمومی فرد به او در جریان یادآوری كمك می كند.

در بعضی موارد زمینه های نامطبوع عاطفی كه با امر مورد نظر همراه بوده است مانع یادآوری آن میشود.

در جریان یادآوری گاهی دو عكس العمل در راه یكدیگر قرار میگیرند و مانع یادآوری هم میشوند. بعضی اوقات سخنران برای بیان یك مفهوم دو عبارت یا دو لغت مترادف را در نظر می گیرد و همین امر یعنی تعدد  عبارت یا لغت مانع یادآوری می شود.

Garrett عقیده دارد افرادی كه دچار «صرع» هستند نمی توانند وقایع معینی را در زندگی بخاطر آورند؛ ولی در یادآوری مطالب دیگر مانند افراد عادی هستند. حوادث وقایعی كه با هیجانهای شدید همراه باشند مانع یادآوری می شوند. حوادثی كه سبب ترس و وحشت افراد شود ممكن است آنها را از یادآوری نام خود یا بخاطر آوردن وقایع گذشته و نام دوستان باز دارد.

ذهن چنانچه دیدیم از یادآوری تمایلات عقب رانده شده خودداری می كند و از این راه مانع ایجاد ناراحتی در افراد میشود.

4- تشخیص:

یادآوری امری را كه در معرض حواس ما قرار دارد تشخیص گویند. چنانچه دیدیم در جریان یادآوری فرد امری را كه در معرض حواس او نیست به خاطر می آورد و در تشخیص چیزی را كه در معرض حواس او قرار دارد به یاد می آورد و متوجه می شود كه آنرا در گذشته درك كرده است. كتابی را كه می بینید و به یاد می آورد آنرا دو سال پیش مطالعه كرده است و شخصی را در خیابان مشاهده می كند و متوجه می شود كه او را قبلا دیده و با او صحبت كرده است.

تشخیص ممكن است ناقص یا كامل باشد در هر صورت از یادآوری آسانتر است. رفتار فرد در جریان تشخیص نیز تحت تأثیر عكس العمل مشروط قرار دارد. معمولا عكس العملی را كه فرد ابتدا در مقابل امر معینی از خود ظاهر می سازد در برخورد مجدد به آن امر همان عكس العمل را به وجود می آورد در این صورت عكس العمل فرد دلالت بر تشخیص وی دارد.

بچه ای كه در مقابل دائی خود كه قبلا او را دیده و اسباب بازی قشنگی از او دریافت نموده و شادمان شده است تبسم می كند معلوم می شود پس از دیدن دائی تشخیص داده است كه او را در گذشته ملاقات كرده است.

تشیخص علاوه بر جنبه ادراكی یا عقلانی با جنبه های عاطفی نیز همراه است. اختلال تشخیص در دو صورت ظاهر می شود. اول احساس بیگانگی در مقابل اموریكه فرد قبلا آنها را درك كرده است. این احساس ممكن است نتیجه ارتباط اینگونه امور با حالات نامطبوع عاطفی باشد. چون تشخیص این امور با حالات نامطبوع عاطفی یا اضطراب شدید همراه است فرد برای جلوگیری از پیدایش اضطراب آنها را تشخیص نمی دهد. احساس بیگانگی در بعضی از انواع جنون مانند Amnesia (از دست دادن هویت) كه با هیجانهای شدید همراه است دیده می شود.

فایل ورد 97 ص

قیمت فایل فقط 23,400 تومان

خرید

برچسب ها : حافظه , انواع حافظه , تعریف حافظه , تضعیف حافظه , تقویت حافظه , کارکرد حافظه

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر